در تاریکی ناشناختههای ذهن ما کابوسهایی وجود دارد، که از سیاه ترین مناطق تخیل ما سرچشمه میگیرند. و در چنین نا امیدیهای غیر قابل تصوری است که وحشت بزرگترین قدرت خود را به دست میآورد. این ترسهای ناشناخته همیشه وسعت اقتدار خود را حفظ میکنند، زیرا هرچه سعی میکنیم آنچه را که در تاریکی آنها پنهان است درک کنیم، هرگز نمیتوانیم شکل آن هیولاها و شیاطین پنهان و چیزهایی را که در آن طرف تاریک هستند را درک کنیم. این ترسها به شکل عجیبی پنهان و نامحسوس هستند، هرچند حضور آنها احساس میشود؛ اما در ورطه یا پرتگاه وسیع و ناآشنایی وجود دارند. قدرت این نوع ترسها در پنهانی آنها نهفته است، چرا که آنها هرگز ظهور شاخصی نمیکنند. اما قدرت پنهان و وحشتناک آنها است که چون خوره به ذهن و جان ما میافتد. مثال ساده اش ترسیدن از سایه خودمان در کوچه تاریک و خلوتی است که خودمان عامل وحشت میشویم. و این خود همان تصورات ذهن خطرناک و وحشت زده ماست. در واقع این ایده که ترسهای خودمان مستعد ترین عامل وحشت ما هستند؛ به خودی خود چیز جالبی است. در این شرایط وقتی کوچهِ خالی تاریک است ما میترسیم، اما در همان محیط وجود نور، توهم ایمنی را به ما میدهد. اینجاست که میگویم واقعیات ناشناخته ذهن ما هم وحشتناک است و هم غیر قابل درک. اما فیلم موجود (The Thing) ساخته جان کارپنتر با مزه کردن ژانر وحشت و علمیتخیلی، در همان مکانهای سایه دار درون روان انسان ساکن میشود، و با واقعیات ترسناک آن بازی میکند.
آنالیز کوتاهی بر فیلم The Platform بازدید : 876
چهارشنبه 16 ارديبهشت 1399 زمان : 18:22